اصلاحطلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک تودهای شد!
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۴۹۰۹۵
شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو این روزها به یک سوال اساسی در میان اصلاحطلبان بدل شده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
******
روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۴ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیوستن رسمی جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای، اصلاح طلبان در دوراهی انتخابات و حواشی مناظره دو نماینده مجلس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو این روزها به یک سوال اساسی در میان اصلاحطلبان بدل شده است، برخی از آنها معتقدند که برای جلوگیری از ریزش اجتماعی باید با مردم همراه شده و در انتخابات مجلس لیست داد و برخی دیگر با ژست آوانگارد همچنان در توهم اغتشاشات سال گذشته هستند. اما اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو چه خواهند کرد؟
روزنامه آرمان امروز به نقل از شکوری راد فعال سیاسی اصلاحطلب نوشته است:
من بر ابن باورم که اصلاحطلبان از این قدرت نهایت استفاده را کردند. زیرا توانستند با وجود قدرت حداقلی نمونه کارآمدی از اداره دولت و مجلس را به صورت شایسته به نمایش بگذارند. طبق آمارهای منتشره، دولت اصلاحات درخشانترین نتایج اقتصادی را در تاریخ کشور پس از انقلاب ثبت کرد. از سوی دیگر نام مجلس ششم به دلیل همراهی و همدلی با مردم در تاریخ ثبت شده است. حجم آگاهیهای تولید شده در دوره اصلاحات به قدری زیاد بود که دیگر تلاش حکومت برای اینکه مردم را در شرایط ناآگاهی نگهدارد، به جایی نرسید. بغض بخشی از حاکمیت از آقای خاتمی هم به این دلیل است که مردم را به این درجه از آگاهی رساند. اگر دوم خرداد ۱۳۷۶ رخ نداده بود احتمالا جامعه و کشور ما به الگوی کره شمالی شبیه می شد. زیرا مردم آن کشور به دلیل تامین معیشت حداقلی شان قدردان حاکمیت هستند. البته بدون اینکه خبر داشته باشند که در دنیا چه خبر است! اگر دوم خرداد نبود، قطعا ایران به یک کره شمالی دیگر تبدیل میشد. این واقعیت را باید مدنظر قرار داد که اصلاحات مانع این کار شده و مردم را به این درجه از آگاهی رسانده است که از وضع موجود ناراضی و نسبت به شیوه حکمرانی موجود معترض باشند.
روزنامه هممیهن در گزارشی با عنوان سناریوهای اصلاحطلبان در انتخابات مینویسد:
به هر حال اگر مسئولان نظام به جمهوریت اعتقاد دارند، باید برای صندوق رای و حق تعیین سرنوشت مردم ارزش قائل شوند و این حکومت معتقد به جمهوری است که برای تدبیر امورش به مردم، نهادها و تشکلهایی که نمایندگی از مردم میکنند، نیاز دارد و نه اینکه مسئولینی از نظام در برابر آن قرار گیرد. پس به جای لحن تهدید و برخوردی از این دست که به اجبار اصلاحطلبان یا هر جریان دیگر را میخواهد به حضور در انتخابات سوق دهد، باید برای اعتماد مردم و افزایش مشارکت با تصمیمات بجا و مناسب در حوزههای سیاست خارجی و داخلی به مردم اطمینان دهند صدای نگرانی و عصبانیتشان را شنیدهاند.
در ادامه این گزاش آشفته و بدون جمعبندی آمده است:
روزی که این اتفاق بیفتد نه ضرورت بر اجبار حضور در انتخابات و نه تحریم آن باقی میماند و برای افزایش مشارکت همین تشکلها و برنامههایشان برای مردم کفایت میکند و آن وقت اصلاحطلبان هم نیازی به فرض و شرط نخواهند داشت. اگرچه هستند برخی دیگر از اصلاحطلبان که سیاست مشروطسازی و حضور به هر قیمت را مطلوب اصلاحطلبان نمیدانند و بر این باورند که باید از فرصتها برای بهبود و پیشبرد راه اصلاحطلبی و تامین منافع ملی بهره ببرند و بنا بر هر موقعیتی تصمیم بگیرند.
روزنامه شرق نیز آسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان و اصولگرایان در ماههای منتهی به انتخابات را به بحث نشسته و نوشته است:
اصلاحطلبان این تلقی و ارزیابی را دارند که هرچه تلاش بکنند، حضور قدرتمندی در مجلس دوازدهم بعد از جریان یکدستسازی قدرت پیدا نخواهند کرد و در بهترین سناریو و حالت ممکن تنها چند نماینده این جریان، آنهم نمایندگان نهچندان قدرتمند میتوانند به مجلس دوازدهم راه پیدا کنند. به همین دلیل واقعا اصلاحطلبان اکنون انگیزهای برای انتخابات ندارند که از آنها انتظار داشته باشیم برنامهریزی مشخص، ائتلافسازی، چارت سازمانی انتخاباتی و هدفگذاری انتخاباتی داشته باشند؛ چون واقعا در میان اصلاحطلبان انگیزه انتخاباتی وجود ندارد. اما اشکال کار اصولگرایان جای دیگری است که ناظر بر فقدان توان از سوی اصولگرایان برای افزایش مشارکت است. به هر حال عملکرد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم به نحوی بود که مردم دیگر اعتمادی به این جریان ندارند و از این نظر اصولگرایان هم نمیتوانند کاری برای جذب و افزایش مشارکت انجام دهند.
آیا اصلاحطلبان انتخابات مجلس را تحریم میکنند؟
بررسیها نشان میدهد گفتگوها و نقدهای رسانهای اضلاع مختلف جریان اصلاحات در برابر یکدیگر در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات در حال شدت گرفتن بوده و گزاره ها و مدعاهای اصلاح طلبان ساختاری برای عدم مشارکت در انتخابات در حال به چالش کشیده شدن است.
در این رابطه اصلاح طلبان نهادی(قائل به مشارکت) در تلاشند تا اصلاح طلبان ساختاری(اصلاحطلبان تندرو) را به تحلیل منطقی انتخابات سال ۹۲ فراخوانده و این پرسش را مطرح می سازند که چه شد که پس از انتخابات ۸۸ و اعتراضات نسبت به آن و تحریم اعلام نشده در انتخابات ۱۳۹۰ و در شرایطی که اغلب ناظران سیاسی بر این باور بودند که مردم نسبت به انتخابات دلسرد شده و مشارکت جدی نخواهند کرد، تحلیل ها و برآوردها اشتباه از آب در آمد و نتیجه انتخابات چیزی دیگری شد؟
بنا بر تاکید اصلاح طلبان نهادی تصور شکل گرفته مبنی بر عدم مشارکت مردم در انتخابات سال ۹۲، سه ایرادی اساسی داشت. اولین و مهمترین آن تعمیم وضعیت تهران به کل کشور بود. فتنه سال ۸۸ تا حدود زیادی به شهرهای بزرگ بهویژه تهران محدود شده بود و نوعی تعمیم خطا صورت گرفته بود. البته، وضعیت کنونی ایران قدری فرق میکند و بدبینی و انتقادات مردم منحصربه تهران یا مناطق شهری بزرگ نیست و بهنوعی عمومیت دارد، هرچند بر حسب منطقه کم و زیاد دارد.
عکس/ فائزه هاشمی موتور تحریم انتخابات را روشن کرده است
به باور این بخش از اصلاح طلبان، اشتباه دوم این بود که اصلاح طلبان درکی از پویایی مردم نداشتند. اغلب مردم بهویژه شهروندان تهرانی نسبت به بهبود آینده از طریق انتخابات بدبین و ناامید بودند، پس اگر این ناامیدی زایل میشد، امکان تغییر نظر مردم نیز وجود داشت. این ظرفیت را باید همیشه در نظر گرفت. بالفعل کردن این ظرفیت وظیفه نیروی سیاسی است، از جمله حضور آقای هاشمی کمک جدی به فعلیت یافتن این ظرفیت کرد.
اصلاح طلبان نهادی تصریح می کنند که اشتباه سوم نیز فقدان درک صحیح از پویایی ساختار قدرت بود. خیلیها گمان میکردند و با اطمینان معتقد بودند که پس از سال ۸۸ انتخابات تمام شده است و ساختار سیاسی نیز دیگر به برگزاری یک انتخابات رقابتی رضایت نخواهد داد. ولی تجربه نشان داده که هر قدرتی هرچند قوی نیز ملاحظات و محدودیتهای خود را دارد و در انجام بسیاری از اقدامات محذوریت دارد. انجام هرگونه اتفاقات سیاسی در ایران بسیار محتمل است. اگر در سال ۸۰ کسی میپرسید که آیا ممکن است فردی مثل آقای هاشمی نیز ردصلاحیت شود، سوالکننده را مسخره میکردند، ولی این کار در سال ۹۲ رخ داد و از آن مهمتر این بود که اگر کسی میپرسید، آیا پس از انتخابات ۸۸ و سپس با حذف هاشمی کسی در پای صندوق رای حاضر خواهد شد یا خیر؟ حتما باز هم پرسشکننده را مسخره میکردند که مگر ممکن است کسی شرکت کند؟ ولی در همان زمان کسانی بودند که این را ممکن میدانستند و ممکن هم شد.
عکس/ رسانههای معاند پس از اغتشاشات در خدمت اصلاحطلبان ساختاری قرار داد!
اصلاح طللبان با بیان ایرادات نگاه و برآورد سال ۹۲ مبنی بر عدم مشارکت مردم در انتخابات تاکید می کنند نسبت به انتخابات آتی باید ۳ شرط را مورد توجه قرار داد. شرط اول اینکه در شرایط کنونی به ناهمگونی سال ۱۳۹۰ نیست و میزان رویکردهای منفی در اکثر نقاط کشور به نسبت همگون است. شرط دوم که آماده کردن مردم برای شرکت از طریق خلق امید نسبت به آینده است، به عهده اصلاحطلبان است. به طور قطع این کار به اندازه سال ۹۲ قابل تحقق نیست، ولی به طرز معنادار میتوان انجام داد. تحقق شرط سوم کمتر در دست منتقدان است، زیرا لازمه آن بروز دادن نشانههایی از سوی حکومت است که آیا آنان قصد واقعی در برگزاری انتخابات رقابتی و جدی و مؤثر دارند؟ اگر این سه شرط فراهم شود، نتیجه انتخابات هرچه میخواهد باشد، فرق چندانی نمیکند، ولی اگر محقق نشود، انتخاباتی معنادار شکل نخواهد گرفت و بازنده هستیم.
از جوادیه تا روشنفکری و اعتراض ...
گفتوگوی یک مامور امنیتی سابق و فعال سیاسی فعلی با یک سینماگر و کنشگر فرهنگی و رسانهای میتواند محتوای جذابی را تولید کند. فریدون جیرانی، فیلمساز و کارشناس سینما روبهروی علی ربیعی، سخنگو و وزیر کار دولت سابق با دامنه وسیعی از مشاغل نشسته و در کنار او روایتی تازه از سینما، سیاست، جامعه و فرهنگ ایرانی ارایه کرده است. در بخشی از این گفتگو که در روزنامه اعتماد چاپ شده ربیعی گفته است:
اولین کتابی که خواندم، ژولورن بود. سفر به کره ماه و سفر به بدن انسان. سه جلد گالینگور بود که از کتابخانه گرفتم. گالیور را خواندم، هانس کریستین اندرسن هم خواندم. کتابخانه زیاد میرفتم، با دختری آشنا شدم که تودهای بود و در کانون پرورش فکری کار میکرد که روی من بسیار اثر داشت. بعد فهمیدم تودهای بود. البته بچه بودم. به عاشقی نرسید. من با عشق مخالف نیستم ولی چرا دیگر حسین منزوی نداریم؟ برای آنکه مفهوم عشق را سرکوب کردهایم، آنهایی که عاشقانه میسرایند دوستشان داریم اما مفهوم عشق را سرکوب کردهایم. چرا کسی شرمش میآید بگوید عاشق شده است. حالا ما این نیستیم که «دل به دنبال همه، من به دنبال دلم/ تا چشم مستی میبینی عاشق میشوی»؛ آن نیستیم. بالاخره عشق پدیدهای در زندگی است. چرا ما امروز رمان عاشقانه خوب نداریم؟ وارد این بحثها نشویم. ما هنوز آن شرم را داریم ولی من بچهدبستانی بودم و آن خانم سنش بالا بود. ولی یادم هست بخاری نفتی بود و او به ما چای میداد ضمن اینکه یواشکی به ما کتابهای صمد بهرنگی میداد.
روایت جدید ربیعی از زندگی خود در خود اشاراتی مهم دارد، یکی از مهمترین عناصر موجود در اغتشاشات اخیر جنگ علیه فرهنگ انسانی حاکم بر جامعه بود؛ دستگاه تبلیغاتی جنگ ادراکی به صورت شبانهروزی به ترویج وقاحت و مبارزه علیه شرم اجتماعی پرداخته تا یک جامعه پوست کنده و جدید از ایران بسازد. آنچه ربیعی درباره آن سخن میگوید قرائت جدید چپهای امنیتی از آینده فرهنگی ایران است که در لفافهای کم رنگ بیان شده است. علی ربیعی مدتی قبل در یادداشتی نوشته بود که خیابان ترسناک نیست!
در بخشی از این یادداشت آمده بود:
اکنون برای شنیدن صدای معترضان، بسیار نوشته شده و اکنون میخواهم با هموطنانم که در خیابان ندا سر دادهاند، بگویم اجازه ندهید صدای شما صداگذاری شود و به قول خودشان سوار موج داخل شده و به وسیله یک رسانه با پولهای یک کشور ناسالم برای ایران جریانسازی شود. با نفی خشونت و پشتوانه ساختن این روزها برای گفتوگوی بزرگ، میتوانیم آیندهای بهتر را در این مقطع، تاریخسازی کنیم. برخی مفاهیم مثل آزادی و عدالت هرگز کهنه نمیشوند. اصلاحات نیز چنین مفهومی است... ت. ربیعی در آن یادداشت عناصر آشوبگر را جامعه خوانده و حالا به آنها تجویز میکند که برای بیان این رادیکالیسم «شرم» نکنند!
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت ویژه های مشرق مرور روزنامه ها روزنامه هم میهن اصلاح طلبان روزنامه اعتماد شکوری راد فریدون جیرانی سازمان همکاری شانگهای روزنامه آرمان علی ربیعی روزنامه شرق خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت اصلاح طلبان افزایش مشارکت عدم مشارکت سال ۹۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۴۹۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
اصلاحطلبان رادیکال به دنبال جهت دهی خشم عمومی با هدف بازگشت به خیابان هستند!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز دوشنبه دهم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که ایران پادشاه فوتسال آسیا، «نتانیاهو» در هزارتوی بحرانها، خاک تشنه سیستان و حوتشی شورای شهر حین سخنرانی شهردار تهران و زمزمه استیضاح در بهشت در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
تاملی بر کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان در خصوص طرح «نور» بیانگر آن است که آنان این طرح را به عنوان یکی از فرصت های کنشگری خود در فضای سیاسی- اجتماعی تفسیر کرده و بر این باورند قطبی سازی در این حوزه سیاستورزی از دریچه اجتماعی هستند.
روزنامه آرمان ملی در گفتگو با حسین انصاری راد نماینده تندرو در مجلس ششم مسئله حجاب و گفتگو با آمریکا را به طرز عجیبی به یکدیگر پیوند داده و نوشته است:
در شرایط کنونی این هسته چهار خط قرمز برای خود ترسیم کرده است. مسأله اول مذاکره با آمریکاست. دوم موضوع حجاب است. سوم مسأله محبوسین و چهارم موضوع نظارت استصوابی است. در واقع اگر قرار است تغییر مثبتی در آینده صورت بگیرد باید تغییری در نگرش های موجود صورت بگیرد. هسته مرکزی قدرت باید تلاش کند در این چهار موضوع تجدید نظر کند. این تجدید نظر نیز می بایست در راستای منافع ملی و خواسته های مردم صورت بگیرد. بدون تردید در شرایط کنونی یکی از چالش های مهم کشور در عرصه بین المللی است. این در حالی است که مذاکره با آمریکا و کاهش تنش با این کشور تا حدودی می تواند این چالش ها را کاهش بدهد!
روزنامه هممیهن نیز به نقل تقی آزاد ارمکی جامعه شناس اصلاحطلب به طرح مسئله عبور زنان از قواعد حجاب پرداخته و مینویسد:
اعتراضات در ایران ابتدا مستقیم و رودررو نیست، اعتراضات به شکل دیگر انجام میشود، مثلا به جای اینکه زنان به پوشش بیشتر ترغیب شوند به سمت تغییر الگوهای پوشش میروند، اتفاقی که در دوسال اخیر افتاده است.
آزاد ارمکی با بیان ان ادعا که عبور زنان از قواعد جمهوری اسلامی الان در تمام ایران حتی شهرهای مذهبی و شهرهای کوچک هم دیده میشود، افزود: این موضوع در حال گسترش است. زنان به جای اینکه درگیر شوند، افراد دیگر را هم به عبور از حجاب دعوت میکنند. این اتفاق عجیبی است که گشت ارشاد ناخواسته باعث آن میشود. از سوی دیگر نارضایتی که در خیابان ایجاد میشود، به خانواده انتقال مییابد و خانوادهها در گروههای اجتماعی دچار تغییر رفتار میشوند، که اگر این بگیر و ببندها باعث اتفاق دیگری شبیه به مرگ مهسا شوند، آنوقت دیگر نمیتوان آن را کنترل کرد. اتفاقی شبیه به مسمومیت دختران در مدارس میتواند تبدیل به جریان خطرناکی شود و اعتراض اجتماعی را به سمت خشونت آمیز و غیر قابل کنترلی ببرد.
روند کنشگری اصلاح طلبان در این رابطه با ایجاد خشونت در خیابان و تئوری پردازی برای آن چند نکته قابل توجه دارد، این جریان تلاش دارد همچنان از کلیدواژه «گشت ارشاد» به جای طرح «نور» در فضای رسانه ای استفاده کرده و به نوعی تصویر گذشته را بر طرح نور غالب سازد.
اصلاح طلبان طی این جهت دهی می کوشند تا جامعه را جامعه معترض، ناراضی و بدبین تعریف کنند که با طرح نور عصبانی تر می شوند. نکته قابل توجه اینکه اصلاح طلبان در حال جهت دهی به این موضوع هستند که مخالفان باید دو اقدام را انجام دهند یکی بروز خشم در صحنه و دیگری بروز خشم خود در حوزه هایی که قدرت دارند!
این جریان در راستای ایجاد جبهه مخالفان و دگرسازی از نیروی انتظامی به عنوان مجری قانون تلاش می کنند که این نیرو را درصدد کنترل شهر بازنمایی کنند.
عباس عبدی نیز در روزنامه شرق توصیه ویژه به مسئولان کرده و نوشته است:
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود!
برخی اصلاح طلبان ضمن تجویز نافرمانی مدنی بر عبور از قواعد حجاب و نیز تغییر الگوهای پوشش در سطح جامعه تاکید دارند.
بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا در راستای راهبرد امر اجتماعی خود و ارتباط گیری با طیف جوانان و زنان بر روی مساله حجاب و پوشش متمرکز شده و به تعبیر خود اعتراض به حاکمیت را در این عرصه دنبال نمایند.
این طیف بر این باور است با صید با تولید سوژه های لازم امکان به عقب راندن تصمیمات حاکمیتی در موضوع حجاب و در نتیجه شکستن تابوی اقتدار نظام فراهم می آید، از جانب دیگر باید به این نکته نیز اشاره داشت که اصلاح طلبان به بهانه مبارزه خود با حاکمیت علاوه بر ایجاد تنش اجتماعی در خلال یک اقدام قانونی عملا می کوشند بخشی از مردم را هزینه منافع جریانی و سیاسی خود نمایند.